خیال...
ما خيال مىكنيم كه اگر زندگى يك زندگى بى دردسر و بدون درگيرى باشد، يك زندگى مناسبى است، در حالى كه آنچه كه مطلوب است و آنچه كه به آدمها تكامل مىدهد و آنها را رشد مىدهد و بهرهمند مىكند اين است كه در هر برخوردى بياموزم كه چگونه موضع گيرى كنم و در هر موقعيتى چگونه با مسائل روبه رو بشوم. اينجاست كه ديگر آدم دنبال يك زندگى بىدغدغه و بىدرگيرى نيست. برايش اين مسأله است كه با هر درگيرى و با هر گرفتارى چه بايد بكند، از مشكل فرار نمىكند، بين خودش و مشكلات هم حائلى را قرار نمىدهد، بلكه مىكوشد از مشكلاتى كه برايش شكل مىگيرد بهرهمند شود؛ يعنى از مشكلات، بهرهمندى به دست بياورد.
❓[چه بهره مندی می توان از مشکلات داشت؟ ]👇
دلِ روشن، دلِ زنده و بهرهمندى از كلمات حكيمانه اهل بيت در گرو اين برخوردها و داد و ستدهاست. ما تا اين درگيرىها را نداشته باشيم، ضعفهامان، ترسهامان، بخلهامان، خستگىهامان، زياده روىها يا كوتاهىهاى خودمان را نمىشناسيم. در اين برخورد است كه مشخص مىشود ما چقدر كم داريم، چقدر افراط داريم، چقدر تفريط داريم.
در تنهايىِ آدمها بدون برخورد، مقدار ظرفيت من مشخص نمىشود.
آیت الله علی صفائی حائری/روابط متكامل زن و مرد، ص: 50