درس های عاشورا ؛ ارادت به مولا
پهلوان های سپاه اسلام یکی یکی نقش زمین می شدند، زمین کربلا از خون آنان رنگین شده بود.
حالا دیگر نوبت مسلم ابن عوسجه بود.
جنگ نمایانی کرد و رجز گویایی خواند که نشان ارادت بالای او به مولایش حسین(ع) بود.
واما گلها چه زود پر پر می شوند.
امام و یارانش بالای سر او حاضر شدند.
لحظه ی مرگ، لحظه ی وصیت هاست.
رو به دوست قدیمی اش حبیب ابن مظاهر گفت:«آن قدر در رکاب مولایت باش،تا جام شهادت را بنوشی.»
لهوف،ص146
درس های عاشورا؛صبر
عجب صبری داشت. دشمن هم از صبر او به ستوه آمده بود.با آن که یارانش را تک تک جلوی چشمانش پرپر کرده بودند باز هم از خدا طلب صبر می نمود.
نزدیک ظهر حسن ابن تمیم سر کرده تیر اندازان دشمن که از این همه صبر امام به خشم آمده بود،تمام کماندارانش را به صف کرد.
دستور تیر اندازی داد یاران امام یکی یکی به جمع شهدا می پیوستند .اما امام همچنان صبر پیشه می کرد و خدا را بر این همه ظلم شاهد می گرفت.
منتهی الامال،ص501
لعن باشد یا نباشد
چرا در دعا ها وزیارات ،مخصوصا در زیارت عاشورا ، دشمنان اهل بیت (ع) را لعن می کنیم؟
ابتدا باید معنای لعن را بدانیم؛
«به معنای دور بودن از رحمت الهی است»
پس زمانی که ما دشمنان اسلام و اهل بیت(ع) را لعن می کنیم،در واقع دور بودن از رحمت خدا را برای آنان طلب کرده . در ضمن لعن ناسزاگویی نیست ؛ چرا که معتقدیم ناسزاگویی نا پسند است.
و از طرفی خداوند متعال در سوره مبارکه احزاب،آیه 64 کافرین را لعن می کند.
پس باید وحدت شیعه و سنی را رعایت کنیم.
کربلا سرزمین اندوه و بلا
هرچه کردند گامی به جلو بر نداشت.
مرکب دیگری آوردند آن هم مثل اولی :گویی میخ زمین شده باشد.
وضع همین بود تا هفت مرکب.
حضرت رو کرده پرسیدن:مگر اینجا کجاست؟!
نامهای زیادی گفته شد;طف,نینوا….و کربلا!
سید الشهدا آهی کشیدند وفرمودند:
این جاسرزمین اندوه وبلاست,فرودآیید.
به خدا قسم که خون های ما این جا ریخته می شود.
فواید المشاهد,ص194